برای تو که می خواهی با ما باشی
از نردبان بالا رفتن و گرفتن دست خدا با دستان کوچک تو، دلبندم، زیباترین خواهد بود.

 

به نام خدای مهربان
 
 
سلام سرمه کوچک و شیطون!
دیروز مامان ناک اون کردی.. فسقلی حسابی ترسیدیم فکر کردیم داری می ایی انچنان زده بود به کلیه ام که داشتم می مردم از درد .. تو این وقت که سر بابا حسابی شلوغه و فرصت نداره بیچاره استراحت کنه مجبور شد مرخصی بگیره بریم بیمارستان... بعد از کلی سونو و اکو فلب شما و یه دستگاه که حرکت شما و انقباضهای من و ثبت می کرد.. بلاخره همه چیز به خیر و خوشیذ تموم شد... دختر شیطون پرستار رو هم سرکار گذاشته بودی بنده خدا هی پیدات می کرد تا می اومد دستگاه و وصل کنه جستی می زدی یه طرف دیگه.. بلا:))) بعد هم تو سونو خانم دکتر گفت 34 هفته شدی... و وزنت هم 2260 شده.. پدرسوخته مامان صورتت رو هم دیدیم داشتی ملچ و مولوچ می کردی و بعد هم پشت دستهاتو می لیسیدی............شکمو خانم رفتی لگد زدی به مامان اون پشت چی پیدا کردی واسه خوردن

خوب باشی عزیزه دلم... در پناه خدا باشی و من و بابا خیلی واسه اومدنت لحظه شماری می کنیم




نوشته شدهپنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط سورا و لولی وش
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.