سلام گل من
دیروزم صبح من و بابا رو ترسوندی. دوباره لک.... دیشب دکتر رفتیم با هزار ترس اما صدای قلبتو که شنیدم اروم تر شدیم دکتر گفت خیلی شیطونی هی این ور اون ور می ریحالا از امشب من بیچاره باید امپول بزنم
من و بابا برات کلی اسم انتخاب کرده ایم. بابا و من اول سرمه و بعد ریرا رو دوست داریم بعد بابا با ترلان هم موافقه. من با سریرا.... اما تو با تکون خوردنت اعلام کردی با اسامی سرمه، میگل و یسنا موافقی خوب ببینیم تا اخر چی م یشه.
تو خوب باش خدا خودش برات اسم می زاره
نظرات شما عزیزان: